خیام اگر ز باده مستی خوش باش (116)
-
اندازه متن
+
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
ایام زمانه از کسی دارد ننگ کو در غم ایام نشیند دلتنگ
می خور تو…
حکایت 33: باز مونس شکارگاه ملوکست، و به وی شادی آرند، و وی را دوست دارند، و در باز خویها…

