چون بلبل مست راه در بستان یافت (25)
-
اندازه متن
+
چون بلبل مست راه در بستان یافت
روی گل و جام باده را خندان یافت
آمد به زبان حال در گوشم گفت
دریاب که عمر رفته را نتوان یافت
چون بلبل مست راه در بستان یافت
روی گل و جام باده را خندان یافت
آمد به زبان حال در گوشم گفت
دریاب که عمر رفته را نتوان یافت
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود
آن قصر که جمشید در او جام گرفت آهو بچه کرد و روبَه آرام گرفت
…