چون عهده نمیشود کسی فردا را (2)
-
اندازه متن
+
چون عهده نمیشود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پر سودا را
می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه
بسیار بتابد و نیابد ما را
چون عهده نمیشود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پر سودا را
می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه
بسیار بتابد و نیابد ما را
این کوزه که آبخوارهٔ مزدوریست از دیدهٔ شاهی و دل دستوریست
هر کاسهٔ می که…
وقت سحر است خیز ای مایه ناز نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز
کانها…
[presto_player id=14359]