چون نیست مقام ما در این دهر مقیم (127)
-
اندازه متن
+
چون نیست مقام ما در این دهر مقیم
پس بی می و معشوق خطائیست عظیم
تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم
چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم
چون نیست مقام ما در این دهر مقیم
پس بی می و معشوق خطائیست عظیم
تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم
چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم
تا چند زنم به روی دریاها خشت بیزار شدم ز بتپرستان کنشت
خیام! که گفت…
حکایت 33: باز مونس شکارگاه ملوکست، و به وی شادی آرند، و وی را دوست دارند، و در باز خویها…

