آکادمی شعر پلیکان

آمدستیم تا چنان گردیم (1762)

- اندازه متن +

آمدستیم تا چنان گردیم
که چو خورشید جمله جان گردیم

مونس و یار غمگنان باشیم
گل و گلزار خاکیان گردیم

چند کس را نییم خاص چو زر
بر همه همچو بحر و کان گردیم

جان نماییم جسم عالم را
قره العین دیدگان گردیم

چون زمین نیستیم یغماگاه
ایمن و خوش چو آسمان گردیم

هر کی ترسان بود چو ترسایان
همچو ایمان بر او امان گردیم

هین خمش کن از آن هم افزونیم
که بر الفاظ و بر زبان گردیم

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×