آندیده که هست عاشق گلزارش (993)
-
اندازه متن
+
آندیده که هست عاشق گلزارش
مشغول کجا کند سر هر خارش
گر راست بود یار دهد پرگارش
ور کژ نگردد راست نیاید کارش
آندیده که هست عاشق گلزارش
مشغول کجا کند سر هر خارش
گر راست بود یار دهد پرگارش
ور کژ نگردد راست نیاید کارش
فرست بادهٔ جان را به رسم دلداری بدان نشان که مرا بینشان همیداری
بدان نشان که…
هر روز نو برآئی ای دلبر جان سودای نوی درافکنی در سر جان
در ده…