آنکو طمع وفا برد بر شکران (1383)
-
اندازه متن
+
آنکو طمع وفا برد بر شکران
بر خویش بزد عیب و نزد بر شکران
ور شکران نهاد انگشت به عیب
در هجر بسی دست گزد بر شکران
آنکو طمع وفا برد بر شکران
بر خویش بزد عیب و نزد بر شکران
ور شکران نهاد انگشت به عیب
در هجر بسی دست گزد بر شکران
هر کی از حلقه ما جای دگر بگریزد همچنان باشد کز سمع و بصر بگریزد
زان…
ای داد که هست جمله بیدار از من ای من که هزار آه و فریاد از من