آکادمی شعر پلیکان

آن خلیفه کرد رای اجتماع (168-5)

- اندازه متن +

بخش ۱۶۸ – آمدن خلیفه نزد آن خوب‌روی برای جماع

 

 

آن خلیفه کرد رای اجتماع
سوی آن زن رفت از بهر جماع

ذکر او کرد و ذکر بر پای کرد
قصد خفت و خیز مهرافزای کرد

چون میان پای آن خاتون نشست
پس قضا آمد ره عیشش ببست

خشت و خشت موش در گوشش رسید
خفت کیرش شهوتش کلی رمید

وهم آن کز مار باشد این صریر
که همی‌جنبد بتندی از حصیر

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×