آن لحظه که آن سرو روانم برسید (497)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۵/۲۱
-
اندازه متن
+
آن لحظه که آن سرو روانم برسید
تن زد تنم از شرم چو جانم برسید
او چونکه چنان بود چنانم برسید
من چونکه چنین نیم بدانم برسید
ای ذکر تو مانع تماشای تو دوست (192)
ای ذکر تو مانع تماشای تو دوست برق رخ تو نقاب سیمای تو دوست
با یاد…
مولانا 
