آن کس که از آب و گل نگاری دارد (492)
-
اندازه متن
+
آن کس که از آب و گل نگاری دارد
روزی به وصال او قراری دارد
ای نادره آنکه زاب و گل بیرون شد
کو چون تو غریب شهریاری دارد
آن کس که از آب و گل نگاری دارد
روزی به وصال او قراری دارد
ای نادره آنکه زاب و گل بیرون شد
کو چون تو غریب شهریاری دارد
همیشه من چنین مجنون نبودم ز عقل و عافیت بیرون نبودم
چو تو عاقل بدم من…
یا اوحد بالجمال یا جانمسن از عهد من ای دوست مگر نادمسن
قد کنت تجنی فقل…

