آن کس که از آب و گل نگاری دارد (492)
-
اندازه متن
+
آن کس که از آب و گل نگاری دارد
روزی به وصال او قراری دارد
ای نادره آنکه زاب و گل بیرون شد
کو چون تو غریب شهریاری دارد
آن کس که از آب و گل نگاری دارد
روزی به وصال او قراری دارد
ای نادره آنکه زاب و گل بیرون شد
کو چون تو غریب شهریاری دارد
دل را ز من بپوشی یعنی که من ندانم خط را کنی مسلسل یعنی که من نخوانم
هر آن بیمار مسکین را که از حد رفت بیماری نماند مر ورا ناله نباشد مر ورا زاری
…