آن کس که ز دل دم اناالحق میزد (494)
-
اندازه متن
+
آن کس که ز دل دم اناالحق میزد
امروز بر این رسن معلق میزد
وانکس که ز چشم سحر مطلق میزد
بر خود ز غمت هزار گون دق میزد
آن کس که ز دل دم اناالحق میزد
امروز بر این رسن معلق میزد
وانکس که ز چشم سحر مطلق میزد
بر خود ز غمت هزار گون دق میزد
چشمان خمار و روی رخشان داری کان گوهر و لعل بدخشان داری
گیرم که چو غنچه…
ما میخواهیم و دیگران میخواهند تا بخت کرا بود کرا راه دهند
ما زان غم او…