احوال دلم هر سحر از باد بپرس (975)
-
اندازه متن
+
احوال دلم هر سحر از باد بپرس
تا شاد شوی از من ناشاد بپرس
ور کشتن بیگناه سودات شود
از چشم خود آن جادوی استاد بپرس
احوال دلم هر سحر از باد بپرس
تا شاد شوی از من ناشاد بپرس
ور کشتن بیگناه سودات شود
از چشم خود آن جادوی استاد بپرس
نگار خوب شکربار چونست چراغ دیده و دیدار چونست
عجب آن غمزه غماز چونست عجب آن…
زین دودناک خانه گشادند روزنی شد دود و، اندر آمد خورشید روشنی
آن خانه چیست؟ سینه…

