از مطبخ غمهاش بلا میرسدم (1138)
-
اندازه متن
+
از مطبخ غمهاش بلا میرسدم
هر لحظه به صد گونه ابا میرسدم
بوی جگر سوخته هر دم زدنی
بر مایدهٔ غم از کجا میرسدم
از مطبخ غمهاش بلا میرسدم
هر لحظه به صد گونه ابا میرسدم
بوی جگر سوخته هر دم زدنی
بر مایدهٔ غم از کجا میرسدم
ای ز مقدارت هزاران فخر بیمقدار را داد گلزار جمالت جان شیرین خار را
ای ملوکان…
…

