امشب ساقی به مشک می گردان کرد (534)
-
اندازه متن
+
امشب ساقی به مشک می گردان کرد
دل یغما بر دو دست در ایمان کرد
چندان می لعل ریخت تا طوفان کرد
چندانکه وثاق عقل را ویران کرد
امشب ساقی به مشک می گردان کرد
دل یغما بر دو دست در ایمان کرد
چندان می لعل ریخت تا طوفان کرد
چندانکه وثاق عقل را ویران کرد
ساقی جان غیر آن رطل گرانم مده ز آنک بدادی نخست هیچ جز آنم مده
شهره…
من بر سر کویت آستین گردانم تو پنداری که من ترا میخوانم
نی نی رو رو…

