ایا ساقی توی قاضی حاجات (360)
-
اندازه متن
+
ایا ساقی توی قاضی حاجات
شرابی ده که آرد در مراعات
چنان گشتم ز مستی و خرابی
که نشناسم اشارات از عبارات
پدر بر خم خمرم وقف کردست
سبیلم کرد مادر بر خرابات
دو گوشم بست یزدان تا رهیدم
ز حال دی و فردا و خرافات
دگرگون است کوی اهل تمییز
که آن جا رسم طاعاتست و زلات
در این کو کدخدا شاهی است باقی
فرو روبیده این کو را ز آفات
قهقهه زد آن جهود سنگدل (30-6)
بخش ۳۰ - خندیدن جهود و پنداشتن کی صدیق مغبونست درین عقد
قهقهه…
و هو معکم از او خبر میآید (837)
و هو معکم از او خبر میآید در سینه از این خبر شرر میآید
زانی ناخوش…
