این طرفه که یار در دامن گنجد (568)
-
اندازه متن
+
این طرفه که یار در دامن گنجد
جان دو هزار تن در این تن گنجد
در یک گندم هزار خرمن گنجد
صد عالم و در چشمهٔ سوزن گنجد
این طرفه که یار در دامن گنجد
جان دو هزار تن در این تن گنجد
در یک گندم هزار خرمن گنجد
صد عالم و در چشمهٔ سوزن گنجد
عید آمد و عید بس مبارک عیدی گر گردون را دهان بدی خندیدی
این هست ولیک…
هر ذره و هر خیال چون بیداریست از شادی و اندهان ما هشیاریست
بیگانه چرا نشد…

