ای دریا دل تو گوهر و مرجان را (22)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۵/۲۹
-
اندازه متن
+
ای دریا دل تو گوهر و مرجان را
درباز که راه نیست کم خرجان را
تن همچو صدف دهان گشاده است که آه
من کی گنجم چو ره نشد مرجان را
از آتش سودای توام تابی بود (511)
از آتش سودای توام تابی بود در جوی دل از صحبت تو آبی بود
آن آب…
مولانا 
