ای دل تو و درد او که درمان اینست (190)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۵/۲۶
-
اندازه متن
+
ای دل تو و درد او که درمان اینست
غم میخور و دم مزن که فرمان اینست
گر پای بر آرزو نهادی یکچند
کشتی سگ نفس را و قربان اینست
تو نقشی نقش بندان را چه دانی (2655)
تو نقشی نقش بندان را چه دانی تو شکلی پیکری جان را چه دانی
تو خود…
مولانا 
