آکادمی شعر پلیکان

ای ز هجران تو مردن طرب و راحت من (2000)

- اندازه متن +

ای ز هجران تو مردن طرب و راحت من
مرگ بر من شده بی‌تو مثل شهد و لبن

می‌تپد ماهی بی‌آب بر آن ریگ خشن
تا جدا گردد آن جان نزارش ز بدن

آب تلخی شده بر جانوران آب حیات
شکر خشک بر ایشان بتر از گور و کفن

نیست بازی کشش جزو به اصل کل خویش
چند پیغامبر بگریست پی حب وطن

کودکی کاو نشناسد وطن و مولد خویش
دایه خواهد چه ستنبول مر او را چه یمن

شد چراگاه ستاره سوی مرعای فلک
حیوان خاک پرستد مثل سرو و سمن

من از این ناله اگر چه که دهان می‌بندم
نتوان در شکم آب فروبست دهن

نفس چغز ز آب است نه از باد هوا
بحریان را هله این باشد معهوده و فن

عارفانی که نهانند در آن قلزم نور
دمشان جمله ز نوری است ظلامات شکن

قلم و لوح چو این جا برسیدیم شکست
شکند کوه چو آگه شود از رب منن

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×