ای قاصد جان من به جان میارزی (1749)
-
اندازه متن
+
ای قاصد جان من به جان میارزی
جان خود چه بود هر دو جهان میارزی
این عالم کهنه آن ندارد بیتو
آن از تو طلب کنم که آن میارزی
ای قاصد جان من به جان میارزی
جان خود چه بود هر دو جهان میارزی
این عالم کهنه آن ندارد بیتو
آن از تو طلب کنم که آن میارزی
ای زادهٔ ساقی هله از غم بگذر ای همدم روح قدس از دم بگذر
گفتی که…
زاهد بودی ترانه گویت کردم خاموش بدی فسانه گویت کردم
اندر عالم نه نام بودت نه…

