بر گردن ما بهانهای خواهی بستن (1440)
-
اندازه متن
+
بر گردن ما بهانهای خواهی بستن
وز دام و دوال ما نخواهی رستن
بالا نگران شدی که بیگانه شده است
دف را بمیفشان که نخواهی رفتن
بر گردن ما بهانهای خواهی بستن
وز دام و دوال ما نخواهی رستن
بالا نگران شدی که بیگانه شده است
دف را بمیفشان که نخواهی رفتن
خیزید که آن یار سعادت برخاست خیزید که از عشق غرامت برخاست
خیزید که آن لطیف…
خوابم ببستهای بگشا ای قمر نقاب تا سجدههای شکر کند پیشت آفتاب
دامان تو گرفتم و…

