بلبل آمد به باغ و رستیم ز زاغ (1054)
-
اندازه متن
+
بلبل آمد به باغ و رستیم ز زاغ
آئیم به باغ با تو ای چشم و چراغ
چون سوسن و گل ز خویش بیرون آئیم
چون آب روان رویم از باغ به باغ
بلبل آمد به باغ و رستیم ز زاغ
آئیم به باغ با تو ای چشم و چراغ
چون سوسن و گل ز خویش بیرون آئیم
چون آب روان رویم از باغ به باغ
ای هفت دریا گوهر عطا کن وین مسها را پرکیمیا کن
ای شمع مستان وی سرو…
بشنو این نی چون شکایت میکند از جداییها حکایت میکند
کز نِیِستان…

