بیبحر صفا گوهر ما سنگ آمد (590)
-
اندازه متن
+
بیبحر صفا گوهر ما سنگ آمد
بیجان جهان جان و جهان تنگ آمد
چون صحبت دوست صیقل جان و دلست
در جان گیرش که رافع زنگ آمد
بیبحر صفا گوهر ما سنگ آمد
بیجان جهان جان و جهان تنگ آمد
چون صحبت دوست صیقل جان و دلست
در جان گیرش که رافع زنگ آمد
تو چو عزم دین کنی با…
ای داده مرا به خواب در بیداری آسان شده در دلم همه دشواری
از ظلمت جهل…