بییار نماند هرکه با یار بساخت (257)
-
اندازه متن
+
بییار نماند هرکه با یار بساخت
مفلس نشد آنکه با خریدار بساخت
مه نور از آن گرفت کز شب نرمید
گل بوی از آن یافت که با خار بساخت
بییار نماند هرکه با یار بساخت
مفلس نشد آنکه با خریدار بساخت
مه نور از آن گرفت کز شب نرمید
گل بوی از آن یافت که با خار بساخت
آرایش باغ آمد این روی چه روی است این مستی دماغ آمد این بوی چه بوی است این
…
صد بار ز سر برفت عقلم و آمد تا کی ز می شیفتگان آشامد
از کار…

