تا زلف ترا به جان و دل بنده شدیم (1195)
-
اندازه متن
+
تا زلف ترا به جان و دل بنده شدیم
چون زلف بس جمع و پراکنده شدیم
ارواح ترا سجدهکنان میگویند
چون پیش تو مردیم همه زنده شدیم
تا زلف ترا به جان و دل بنده شدیم
چون زلف بس جمع و پراکنده شدیم
ارواح ترا سجدهکنان میگویند
چون پیش تو مردیم همه زنده شدیم
گفتیم آرزو شد او را که شما را ببیند و میگفت که میخواهم که خداوندگار را بدیدمی. خداوندگار فرمود که…
پایی به میان درنه تا عیش ز سر گیرم تو تلخ مشو با من تا تنگ شکر گیرم
…

