تنها بمرو که رهزنان بسیارند (613)
-
اندازه متن
+
تنها بمرو که رهزنان بسیارند
یک جان داری و خصم جان بسیارند
خصم جان را جان و جهان میخوانی
گولان چو تو در این جهان بسیارند
تنها بمرو که رهزنان بسیارند
یک جان داری و خصم جان بسیارند
خصم جان را جان و جهان میخوانی
گولان چو تو در این جهان بسیارند
من کاستهٔ وفای آن مهرویم گر خواهد و گر نخواهد آن مه رویم
زو آب حیات…
چو آب آهسته زیر که درآیم به ناگه خرمن که درربایم
چکم از ناودان من قطره…

