تو جانی و هر زنده غم جان بکشد (614)
-
اندازه متن
+
تو جانی و هر زنده غم جان بکشد
هر کان دارد منت آن بکشد
هرجان که چو کارد با تو در بند زر است
گر تیغ زنی از بن دندان بکشد
تو جانی و هر زنده غم جان بکشد
هر کان دارد منت آن بکشد
هرجان که چو کارد با تو در بند زر است
گر تیغ زنی از بن دندان بکشد
ای دل دو سه شام تا سحرگاه مخسب در فرقت آفتاب چون ماه مخسپ
چون دلو…
بر بوی تو هر کجا گلی دیدستم بوئیدستم سرشک باریدستم
در هر چمنی که دیدهام سروی…