تو سیر شدی من نشدم زین مستی (1822)
-
اندازه متن
+
تو سیر شدی من نشدم زین مستی
من نیست شدم تو آنچه هستی هستی
تا آب ز نا و آسیا میریزد
میگردد سنگ و میزخد در پستی
تو سیر شدی من نشدم زین مستی
من نیست شدم تو آنچه هستی هستی
تا آب ز نا و آسیا میریزد
میگردد سنگ و میزخد در پستی
ای دهندهٔ قوت و تمکین و ثبات خلق را زین بیثباتی…
رفت عمرم در سر سودای دل وز غم دل نیستم پروای دل
دل به قصد جان…