تو سیر شدی من نشدم زین مستی (1822)
-
اندازه متن
+
تو سیر شدی من نشدم زین مستی
من نیست شدم تو آنچه هستی هستی
تا آب ز نا و آسیا میریزد
میگردد سنگ و میزخد در پستی
تو سیر شدی من نشدم زین مستی
من نیست شدم تو آنچه هستی هستی
تا آب ز نا و آسیا میریزد
میگردد سنگ و میزخد در پستی
یار نخواهم که بود بدخو و غمخوار و تُرش چون لحد و گور مغان تنگ و دل افشار…
در وضو هر عضو را وردی…

