جان روی به عالم همایون آورد (622)
-
اندازه متن
+
جان روی به عالم همایون آورد
وز چون و چگونه دل به بیچون آورد
آن راز که تاکنون همی بود نهان
از زیر هزار پرده بیرون آورد
جان روی به عالم همایون آورد
وز چون و چگونه دل به بیچون آورد
آن راز که تاکنون همی بود نهان
از زیر هزار پرده بیرون آورد
عشق آمد و گفت تا بر او باشم رخسارهٔ عقل و روح را بخراشم
میامد و…
گر نخسپی شبکی جان چه شود ور نکوبی در هجران چه شود
ور بیاری شبکی روز…

