حاشا که دلم ز شبنشینی سیر است (292)
-
اندازه متن
+
حاشا که دلم ز شبنشینی سیر است
یا ساقی ما بیمدد و ادبیر است
از خواب چو سایه عقلها سر زیر است
فردا ز پگه بیا که امشب دیر است
حاشا که دلم ز شبنشینی سیر است
یا ساقی ما بیمدد و ادبیر است
از خواب چو سایه عقلها سر زیر است
فردا ز پگه بیا که امشب دیر است
هر لحظه میی به جان سرمست دهد تا جان و دلم به وصل پیوست دهد
این…