آکادمی شعر پلیکان

درخت اگر متحرک بدی به پا و به پر (1142)

- اندازه متن +

درخت اگر متحرک بدی به پا و به پر
نه رنج اره کشیدی نه زخمه‌های تبر

ور آفتاب نرفتی به پر و پا همه شب
جهان چگونه منور شدی بگاه سحر

ور آب تلخ نرفتی ز بحر سوی افق
کجا حیات گلستان شدی به سیل و مطر

چو قطره از وطن خویش رفت و بازآمد
مصادف صدف او گشت و شد یکی گوهر

نه یوسفی به سفر رفت از پدر گریان
نه در سفر به سعادت رسید و ملک و ظفر

نه مصطفی به سفر رفت جانب یثرب
بیافت سلطنت و گشت شاه صد کشور

وگر تو پای نداری سفر گزین در خویش
چو کان لعل پذیرا شو از شعاع اثر

ز خویشتن سفری کن به خویش ای خواجه
که از چنین سفری گشت خاک معدن زر

ز تلخی و ترشی رو به سوی شیرینی
چنانک رست ز تلخی هزار گونه ثمر

ز شمس مفخر تبریز جوی شیرینی
از آنک هر ثمر از نور شمس یابد فر

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×