آکادمی شعر پلیکان

آدمیی، آدمیی، آدمی (3177)

- اندازه متن +

آدمیی، آدمیی، آدمی
بسته دمی، زانک نهٔ آن دمی

آدمیی را همه در خود بسوز
آن دمیی باش اگر محرمی

کم زد آن ماه نو و بدر شد
تا نزنی کم، نرهی از کمی

می‌برمی از بد و نیک کسان؟!
آن همه در تست، ز خود می‌رمی

حرص خزانست و قناعت بهار
نیست جهان را ز خزان خرمی

مغز بری در غم؟! نغزی ببر
بر اسد و پیل زن ار رستمی

همچو ملک جانب گردون بپر
همچو فلک خم ده، اگر می‌خمی

میانگین امتیازات ۵ از ۵
×