در چشم منست این زمان ناز کسی (1854)
-
اندازه متن
+
در چشم منست این زمان ناز کسی
در گوش منست این دم آواز کسی
در سینه منم حریف و انباز کسی
سرمستم کی نهان کنم راز کسی
در چشم منست این زمان ناز کسی
در گوش منست این دم آواز کسی
در سینه منم حریف و انباز کسی
سرمستم کی نهان کنم راز کسی
تو شاخ خشک چرایی به روی یار نگر تو برگ زرد چرایی به نوبهار نگر
درآ…
به آفتاب شهم گفت هین مکن این ناز که گر تو روی بپوشی کنیم ما رو باز

