دستان کسی دست زنان کرد مرا (47)
-
اندازه متن
+
دستان کسی دست زنان کرد مرا
بیحشمت و بیعقل روان کرد مرا
حاصل دل او دل مرا گردانید
هر شکل که خواست آنچنان کرد مرا
دستان کسی دست زنان کرد مرا
بیحشمت و بیعقل روان کرد مرا
حاصل دل او دل مرا گردانید
هر شکل که خواست آنچنان کرد مرا
آن ذره که جز همدم خورشید نشد بر نقد زد و سخرهٔ امید نشد
عشقت به…
آن کس که ز دل دم اناالحق میزد امروز بر این رسن معلق میزد
وانکس که…

