دلتنگم و دیدار تو درمان منست (321)
-
اندازه متن
+
دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بیرنگِ رُخت زمانه زندانِ منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غمِ هجران تو بر جان منست
دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بیرنگِ رُخت زمانه زندانِ منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غمِ هجران تو بر جان منست
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
ای خرمنت از سنبلهٔ آب حیات انبار جهان پر است از تخم موات
ز انبار نخواهم…

