دوش ارچه هزار نام بر ننگ زدم (1235)
-
اندازه متن
+
دوش ارچه هزار نام بر ننگ زدم
بر دامن آن عهد شکن چنگ زدم
دل بر دل او نهادم از شوق وصال
هم عاقبت آبگینه بر سنگ زدم
دوش ارچه هزار نام بر ننگ زدم
بر دامن آن عهد شکن چنگ زدم
دل بر دل او نهادم از شوق وصال
هم عاقبت آبگینه بر سنگ زدم
ای مرغ عجب که صید تو شیرانند گمگشتهٔ سودای تو جان سیرانند
خرم زی و آسوده…

