دل در پی دلدار بسی تاخت و نشد (696)
-
اندازه متن
+
دل در پی دلدار بسی تاخت و نشد
هر خشک و تری که داشت درباخت و نشد
بیچاره به کنج سینه بنشست بمکر
هر حیله و فن که داشت پرداخت و نشد
دل در پی دلدار بسی تاخت و نشد
هر خشک و تری که داشت درباخت و نشد
بیچاره به کنج سینه بنشست بمکر
هر حیله و فن که داشت پرداخت و نشد
سلمک الله نیست مثل تو یاری نیست نکوتر ز بندگی تو کاری
ای دل گفتی که…
ای خواب برو ز همدمانم تا بیکس و ممتحن نمانم
چون دیک بر آتشم نشاندی در…

