دوش آمد آن خیال تو رهگذری (1876)
-
اندازه متن
+
دوش آمد آن خیال تو رهگذری
گفتم بر ما باش ز صاحب نظری
تا صبح دو چشم من بگفتش بتری
مهمان منی به آب چندانکه خوری
دوش آمد آن خیال تو رهگذری
گفتم بر ما باش ز صاحب نظری
تا صبح دو چشم من بگفتش بتری
مهمان منی به آب چندانکه خوری
در آب فکن ساقی بط زاده آبی را بشتاب و شتاب اولی مستان شبابی را
ای…

