دی بنده بر آن قمر جانی شد (705)
-
اندازه متن
+
دی بنده بر آن قمر جانی شد
یک نکته بگفت و بحث را بانی شد
میخواست که مدعاش ثابت گردد
ثابت نشد آن و مدعی فانی شد
دی بنده بر آن قمر جانی شد
یک نکته بگفت و بحث را بانی شد
میخواست که مدعاش ثابت گردد
ثابت نشد آن و مدعی فانی شد
این کیست چنین مست ز خمار رسیده یا یار بود یا ز بر یار رسیده
یا…
دل من کار تو دارد گل و گلنار تو دارد چه نکوبخت درختی که بر و بار تو…

