دی بود چنان دولت و جان افروزی (1880)
-
اندازه متن
+
دی بود چنان دولت و جان افروزی
و امروز چنین آتش عالم سوزی
افسوس که در دفتر ما دست خدا
آن را روزی نبشت این را روزی
دی بود چنان دولت و جان افروزی
و امروز چنین آتش عالم سوزی
افسوس که در دفتر ما دست خدا
آن را روزی نبشت این را روزی
من چو آدم بودم اول حبس کرب…
امروز خوشم به جان تو فردا نیز هم آبم و هم گوهرم و دریا نیز
هم…

