روزی که ز کار کمترک میآید (718)
-
اندازه متن
+
روزی که ز کار کمترک میآید
در دیده خیال آن بتک میآید
از نادرهگی و از غریبی که ویست
در عین دلست و دل به شک میآید
روزی که ز کار کمترک میآید
در دیده خیال آن بتک میآید
از نادرهگی و از غریبی که ویست
در عین دلست و دل به شک میآید
بانگ میزن ای منادی بر سر هر دستهای هیچ دیدیت ای مسلمانان غلامی جستهای
یک غلامی…

