آکادمی شعر پلیکان

ساقی جان غیر آن رطل گرانم مده (2403)

- اندازه متن +

ساقی جان غیر آن رطل گرانم مده
ز آنک بدادی نخست هیچ جز آنم مده

شهره نگارم ز تو عیش و قرارم ز تو
جان بهارم ز تو رسم خزانم مده

جان چو توی بی‌شکی پیش تو جان جانکی
باش مرا ای یکی هر دو جهانم مده

پردگی و فاش تو آفت او باش تو
جان رهی باش تو جان و روانم مده

دوش بدادی مرا از کف خود باده را
چون که چنینم درآ جز که چنانم مده

غیر شرابی چو زر ای صنم سیمبر
هیچ ندانم دگر ز آنک ندانم مده

نیست شدم در چمن قفل بر آن در بزن
هر کی بپرسد ز من هیچ نشانم مده

شیر پراکنده‌ام زخم تو را بنده‌ام
بی‌تو اگر زنده‌ام جز به سگانم مده

زان مه چون اخترم زان گل تازه و ترم
بی‌همگان خوشترم با همگانم مده

خسرو تبریزیان شمس حق روحیان
پر شده از تو دهان زخم زبانم مده

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×