سرمایهٔ عقل سر دیوانگیست (349)
-
اندازه متن
+
سرمایهٔ عقل سر دیوانگیست
دیوانهٔ عشق مرد فرزانگیست
آنکس که شد آشنای دل از ره درد
با خویشتنش هزار بیگانگیست
سرمایهٔ عقل سر دیوانگیست
دیوانهٔ عشق مرد فرزانگیست
آنکس که شد آشنای دل از ره درد
با خویشتنش هزار بیگانگیست
ما بسته بدیم بند دیگر آمد بیدل شده و نژند دیگر آمد
در حلقهٔ زلف او…
به کوی عشق تو من نامدم که بازروم چگونه قبله گذارم چو در نماز روم
به…

