سنبل چو سر عقاب زلف تو نداشت (351)
-
اندازه متن
+
سنبل چو سر عقاب زلف تو نداشت
در عالم حسن آب زلف تو نداشت
هر چند که لاف آبداری میزد
پیچید بس و تاب زلف تو نداشت
سنبل چو سر عقاب زلف تو نداشت
در عالم حسن آب زلف تو نداشت
هر چند که لاف آبداری میزد
پیچید بس و تاب زلف تو نداشت
خلاصه دو جهان است آن پری چهره چو او نقاب گشاید فنا شود زهره
چو بر…
نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم در این سراب فنا چشمهٔ حیات منم
وگر به خشم…

