صبح آمد و وقت روشنائی آمد (749)
-
اندازه متن
+
صبح آمد و وقت روشنائی آمد
شبخیزان را دم جدائی آمد
آن چشم چو پاسبان فروبست بخواب
وقت هوس شکر ربائی آمد
صبح آمد و وقت روشنائی آمد
شبخیزان را دم جدائی آمد
آن چشم چو پاسبان فروبست بخواب
وقت هوس شکر ربائی آمد
ای ناطق الهی و ای دیده حقایق زین قلزم پرآتش ای چاره خلایق
تو بس قدیم…
یا رب این بوی که امروز به ما میآید ز سراپرده اسرار خدا میآید
بوستان را…