صبح آمد و وقت روشنائی آمد (749)
-
اندازه متن
+
صبح آمد و وقت روشنائی آمد
شبخیزان را دم جدائی آمد
آن چشم چو پاسبان فروبست بخواب
وقت هوس شکر ربائی آمد
صبح آمد و وقت روشنائی آمد
شبخیزان را دم جدائی آمد
آن چشم چو پاسبان فروبست بخواب
وقت هوس شکر ربائی آمد
باز اسپیدی به کمپیری دهی او…
از ما مشو ملول که ما سخت شاهدیم از رشک و غیرت است که در چادری شدیم

