صنما از آنچ خوردی بهل اندکی به ما ده (2376)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۶/۱۲
-
اندازه متن
+
صنما از آنچ خوردی بهل اندکی به ما ده
غم تو به توی ما را تو به جرعهای صفا ده
که غم تو خورد ما را چه خراب کرد ما را
به شراب شادی افزا غم و غصه را سزا ده
ز شراب آسمانی که خدا دهد نهانی
بنهان ز دست خصمان تو به دست آشنا ده
بنشان تو جنگها را بنواز چنگها را
ز عراق و از سپاهان تو به چنگ ما نوا ده
سر خم چو برگشایی دو هزار مست تشنه
قدح و کدو بیارند که مرا ده و مرا ده
صنما ببین خزان را بنگر برهنگان را
ز شراب همچو اطلس به برهنگان قبا ده
به نظاره جوانان بنشستهاند پیران
به می جوان تازه دو سه پیر را عصا ده
به صلاح دین به زاری برسی که شهریاری
ملک و شراب داری ز شراب جان عطا ده
شد گلشن روی تو تماشای دلم (1258)
شد گلشن روی تو تماشای دلم شد تلخی جور هات حلوای دلم
ما را ز غمت…
مولانا 
