آکادمی شعر پلیکان

عید آمد و خوش آمد دلدار دلکش آمد (855)

- اندازه متن +

عید آمد و خوش آمد دلدار دلکش آمد
هر مرده‌ای ز گوری برجست و پیشش آمد

دل را زبان بباید تا جان به چنگش آرد
جان پاکشان بیاید کان یار سرکش آمد

جان غرق شهد و شکر از منبع نباتش
مه در میان خرمن زان ترک مه وش آمد

خاک از فروغ نفخش قبله فرشته آمد
کب از جوار آتش همطبع آتش آمد

جان و دل فرشته جفت هوای حق شد
گردون فرشتگان را زان روی مفرش آمد

نر باش و صیقلی کن دل را و نقش برخوان
بی نقش و بی‌جهات این شش سو منقش آمد

آن لعل را در آخر در جیب خویش یابی
بر جیب پاک جیبان نورش مر شش آمد

ز افیون شربت او سرمست خفت بدعت
ز استون رحمت او دولت منعش آمد

ای هوشمند گوشی کو را کشید دستش
وی روسپید رویی کز وی مخمش آمد

خاموش پنج نوبت مشنو ز آسمانی
کان آسمان برون این پنج و این شش آمد

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×