ما را بدم پیر نگه نتوان داشت (403)
-
اندازه متن
+
ما را بدم پیر نگه نتوان داشت
در خانهٔ دلگیر نگه نتوان داشت
آنرا که سر زلف چو زنجیر بود
در خانه به زنجیر نگه نتوان داشت
ما را بدم پیر نگه نتوان داشت
در خانهٔ دلگیر نگه نتوان داشت
آنرا که سر زلف چو زنجیر بود
در خانه به زنجیر نگه نتوان داشت
نهان شدند معانی ز یار بیمعنی کجا روم که نروید به پیش من دیوی ؟
کی…
نه فلک مر عاشقان را بنده باد دولت این عاشقان پاینده باد
بوستان عاشقان سرسبز باد…

