ما را می کهنه باید و دیرینه (1640)
-
اندازه متن
+
ما را می کهنه باید و دیرینه
وز روز ازل تا بابد سیری نه
خم از عدم و صراحی از جام وجود
کان تلخ نه و شور نه و شیرینه
ما را می کهنه باید و دیرینه
وز روز ازل تا بابد سیری نه
خم از عدم و صراحی از جام وجود
کان تلخ نه و شور نه و شیرینه
چه توقفست زین پس همه کاروان روان شد نگرد شتر به اشتر که بیا که ساربان شد
خنک آن کس که چو ما شد همگی لطف و رضا شد ز جفا رست و ز غصه…

