من خاک ترا به چرخ اعظم ندهم (1333)
-
اندازه متن
+
من خاک ترا به چرخ اعظم ندهم
یک ذره غمت بهر دو عالم ندهم
نقش خود را نثار عالم کردم
وز نقش تو من آب به آدم ندهم
من خاک ترا به چرخ اعظم ندهم
یک ذره غمت بهر دو عالم ندهم
نقش خود را نثار عالم کردم
وز نقش تو من آب به آدم ندهم
بیار باده که دیر است در خمار توام اگرچه دلق کشانم نه یار غار توام
بیار…
مستی امروز من نیست چو مستی دوش مینکنی باورم کاسه بگیر و بنوش
غرق شدم در…

